- شنبه ۲۹ دی ۹۷
- ۱۱:۳۰
اجتهاد:
- لغت: تحمل مشقت
- اصطلاح: اصولی:
- حاجبی و علامه: استفراغ الوسع فی تحصیل الظن بالحکم الشرعی
- شیخ بهایی در زبده الاصول: ملکه یقتدر بها علی الاستنباط الحکم الشرعی من الاصل (منابع شرعی) فعلا (همین الان ملکه استنباط را دارد) او قوه قریبه
صفتی که در نفس رسوخ پیدا می کند:
- در مراحل اولیه حال گفته می شود که زوال آن ممکن است به آسانی صورت گیرد
- در مراحل نهایی که رسوخ کامل پیدا کرده و به راحتی قابل زوال نیست ملکه گفته می شود
تعریف های مختلفی که از اجتهاد شده اشاره به یک معنا است نه اینکه چون حقیقت اجتهاد متعدد است تعریف ها فرق می کند زیرا علما در صدد تعریف حقیقی (تعریف حدی که از جنس و فصل تشکیل می شود یا تعریف رسمی که از جنس و خاصه تشکیل می شود نیستند زیرا شناخت حقیقت (جنس و فصل) و خصوصیات اشیاء از عهده انسان خارج است و فقط علام الغیوب است که از حقائق اشیاء با خبر است.
فافهم شاید اشاره باشد به اینکه اولا شناخت امور اعتباری چندان سخت نیست ثانیا اگر این تعریف ها حقیقی نبوده و شرح الاسمی هستند چرا این همه مورد نقض و ابرام قرار می دهند. به نظر ما این تعریف ها شرح الاسمی (تبدیل یک لفظ به لفظ دیگری که معنای روشن تری دارد که چه بسا معرِّف از معرَّف اعم باشد مثل السعدانه نبت یا ممکن است اخص باشد مثل بنی هاشم از ذریه پیامبر هستند)
در رابطه با ظن چهار مبنا وجود دارد:
- علمای عامه ظن را مطلقا حجت می دانند
- بعضی از اصولیین شیعه مثل میرزای قمی که انسدادی هستند ظن را مطلق را در حال انسداد حجت می دانند
- مشهور اصولیین شیعه فقط ظنون خاصه را که دلیل خاص بر اعتبارشان قائم شده باشد حجت می دانند
- اخباری ها به ظن اعتنایی ندارد
خواه تعریف علم شرح الاسمی باشد خواه تعریف حقیقی، از ظن در تعریف بهتر است استفاده نشود.
اخباری ها هم به دنبال حجت بر حکم شرعی هستند منتهی در حالی که کبری را قبول دارند ( تحصیل حجت را لازم میدانند) ولی در صغری اختلاف دارند.
پس تعریف اجتهاد از نظر آخوند بهتر است اینگونه باشد مثلا: استفراغ الوسع لتحصیل الحجه ( لا الظن) علی حکم الشرعی
- تلخیص کفایه الاصول
- ۱۹۳۴